بر اساس نوعی هنجار فکری یا رفتاری، ما همواره برخی واژگان یا اصطلاحات را صرفاً در چارچوبی خاص و برای مقاصدی مشخص مصادره کرده ایم و بکارگیری آنان برای موضوعاتی دیگر را نوعی بدعت تصور می کنیم؛ واقعیت اما آن است که بدعت در حقیقت رویه ای است که ما خود بنا نهاده ایم و […]

بر اساس نوعی هنجار فکری یا رفتاری، ما همواره برخی واژگان یا اصطلاحات را صرفاً در چارچوبی خاص و برای مقاصدی مشخص مصادره کرده ایم و بکارگیری آنان برای موضوعاتی دیگر را نوعی بدعت تصور می کنیم؛ واقعیت اما آن است که بدعت در حقیقت رویه ای است که ما خود بنا نهاده ایم و خود را مقید به حفظ آن رویه و چارچوب محصور “خود ساخته” کرده ایم.

برای تشریح مناسب تر این موضوع و بعنوان مصداق، آنچه تاکنون از مشروعیت به خاطر داریم، اختصاص و ارتباط مطلق آن به حاکمیت ها، دولت ها و در واقع ربط مطلق آن به حوزه های مرتبط با سیاست بوده است و در واقع آن را محصور در چنین حوزه هایی کرده و در نتیجه نوعی “انحصار خود ساخته” و البته “معذوریت ساز” را بنیان نهاده ایم.

آنچه در ارتباط با موضوع مشروعیت می توان به زبانی ساده تر بیان نمود پذیرش آن به شکل نوعی هویت است؛ هویت با یکی از نیازهای دائمی انسان، یعنی نیاز به بازشناسی یا به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگران و جامعه پیوند می خورد. وقتی هویت فرد یا گروهی انکار یا تحقیر می شود بدان معناست که موجودیت آن فرد یا گروه زیر سوال می رود و پذیرفته نمی شود.

چنین وضعیتی حتی اگر فرد در رفاه اقتصادی هم باشد برای او قابل تحمل نیست. مطالب ابتدایی این یادداشت را با هدف تشریح و تبیین موضوعی که سالهاست در جامعه و کشور ما مطرح است به رشته تحریر آورده و در ادامه بصورت عینی تر تلاش خواهد شد اصل هدف این یادداشت بصورت مصداقی بارزتر بیان شود. مادامیکه نامی از بوشهر مطرح می شود واژگانی چون دریا_ و کلیه مشتقات جانبی آن_، گرما، جنوب، نیروگاه اتمی و البته پارس جنوبی و نفت و گاز شاخص ترین عباراتی است که در ذهن، نام بوشهر را همراهی خواهد کرد. در این میان صنایع نفت و گاز در قالب نامی جامع تر با عنوان پارس جنوبی چندین دهه است که میهمان مردم این استان است و شاید واژه ای شاخص تر در کنار نام بوشهر. آنچه اما همواره محل گفتگوها و مباحثات مردم این استان در ارتباط با این میهمان عجین شده با جان و احوال آنان بوده است میزان بهره مندیشان از مزایا و معایب این میهمان بوده است.

تردیدی نیست که حضور تاسیسات و صنایع در کنار توسعه و عمران و آبادانی که نوعی بهره مندی برای مناطق نیز محسوب می شود، معایبی نیز نصیب مردمان و ساکنان و خود مناطق خواهد نمود. میزان تفاوت هر کدام از این دو وضعیت_ بهره مندی یا عدم بهره مندی_ ارتباطی مستقیم با همان پذیرش یا هویت یابی که در ابتدای مطلب مورد اشاره واقع شد خواهد داشت. در این مسیر بوشهر را می توان مدلی کوچک شده از جامعه ای بزرگ تر محسوب نمود که می تواند در هویت بخشی، پذیرش و در نهایت مشروعیت بخشی این صنایع و مجموعه ی عظیم پارس جنوبی در میان مردم، افکار عمومی و جامعه مهم ترین جایگاه را به خود اختصاص دهد.

هر چه ایجاد نوعی تعلق خاطر مردم جامعه ی پیرامونی همراهی بیشتری با مواردی نظیر نمونه مورد اشاره_ صنایع پارس جنوبی_ داشته باشد، شرایط تسهیل گرانه تری را می توان پیش روی این صنایع و در نتیجه پیشبرد اهداف ترسیم شده شان شاهد بود. تردیدی نیست که حضور پارس جنوبی در استان بوشهر بر اکوسیستم، زیست بوم و حتی جغرافیای مناطق پیرامونی این صنایع ایجاد شده و حتی کلیت استان بوشهر تاثیرات بسیار فراوانی داشته است. در مواردی حتی برخی مناطق بطور کامل محو یا بسیاری از مردم مناطق دیگر ناگزیر به مهاجرت شده اند و این موارد تنها در یک صورت نه بطور کامل قابل پذیرش بلکه قابل هضم تر خواهد شد: هویت یابی و مشروعیت یافتن حضور این صنایع. اما این هویت و مشروعیت یابی در مورد صنایع و بصورت خاص پارس جنوبی چگونه محقق خواهد شد؟

با استقرار صنایع عظیم در مناطق مختلف، نخستین خواسته ی مردم پیرامون مکان های استقرار این صنایع تعریف مشخصی از پیوست ها و رسالت های اجتماعی برای این شرکت هاست. در ارتباط با پارس جنوبی از جمله مواردی که می توان در قالب عمل به پیوست ها و رسالتهای اجتماعی عنوان نمود میزان بکارگیری بومیان در قالبهای مختلف و بعنوان شاغلین در این صنایع عظیم استقرار یافته است. سالهاست موضوع تحقق میزان سهم اشتغال نیروهای بومی_ که خود البته تحلیل های خاصی را خواهد طلبید_ محل مناقشات مردم و حتی مسئولین مختلف استان بوشهر با متولیان در رده های مختلف مسئولیتی پارس جنوبی بوده است.

شناسایی، حمایت و تقویت نخبگان مناطق پیرامونی از دیگر مواردی است که در همه ی سالهای پس از رسیدن فازها و صنایع تبدیلی این میدان عظیم به مرحله بهره برداری می توانست و کماکان نیز می تواند در زمینه مقبولیت و هویت یابی مطلوب این صنایع در استان بوشهر و نگاهی فراتر از آن _در سطح ملی_ نقشی اثرگذار داشته باشد. در خلال برخی سالها با پیگیری ها و البته خرد جمعی ایجاد شده در سطح استان، حمایت های قابل قبولی در قالب طرح تقویت بنیه علمی دانش آموزان توسط این مجموعه ی عظیم در سطح استان صورت گرفت که در تقویت اجتماعی این صنایع در افکار عمومی نیز بی تاثیر نبوده است؛ استمرار چنین رویه ای کماکان می تواند به تقویت و شاید احیاء جایگاه پیشین این مجموعه کمکی شایان نماید چرا که حوزه آموزش از مهم ترین زیرساخت هایی است که می تواند هم در زمان عمل و هم در سال های پس از آن در مشروعیت بخشی به این مجتمع عظیم در افکار عمومی ایفای نقش نماید.

کاهش آسیب های اجتماعی در سایه هدفگذاری مدون تنها در همین دو آیتم مورد اشاره ابتدایی _ اشتغال و آموزش- می تواند شرایط تسهیل گرانه تری را برای پیشبرد اهداف مدنظر این صنایع پیش روی آنان قرار دهد. حمایت های به موقع و البته واقعی در پی حوادث طبیعی و غیرطبیعی رخ داده در سطح استان توسط پارس جنوبی نیز این ویژگی را خواهد داشت که در کسب جایگاه اجتماعی، مقبولیت و در نهایت همان مشروعیت یابی نزد جوامع پیرامونی و حمایت های اجتماعی این جوامع اثر گذاری ویژه ای داشته باشد.

زلزله ی ویرانگر سال ۹۲ در بخش شنبه و طسوج شهرستان دشتی از جمله موارد مصداقی است که با بررسی میزان حمایت ها و همراهی پارس جنوبی و تقویت و کاهش کمک ها و البته ضعف های موجود در نحوه ی همراهی این مجموعه در پی زلزله یاد شده، در موارد مشابه احتمالی می تواند بر مقبولیت اجتماعی و در حقیقت هویت و مشروعیت یابی این مجموعه بیفزاید. اگر چه عنوان می شود بسیاری از شرکت های مستقر در این منطقه غیر دولتی می باشند اما با نگاهی به ساختار خاص اقتصادی کشور به خوبی می توان متوجه شد که عملاً شرکت های غیر دولتی قابل تاملی در این منطقه وجود عینی ندارند و به هر روی حمایت های دولتی اصلی ترین زمینه حضور این شرکت ها در این مجتمع و منطقه عظیم صنعتی بوده است و در این میان یکی از مواردی که می تواند به تقویت پذیرش این شرکت ها تحت هر عنوان _دولتی یا غیر دولتی_ کمک نماید حمایت و بهره گرفتن از ظرفیت تشکلهای مردم نهاد و سمن های موجود بخصوص در حوزه هایی نظیر محیط زیست خواهد بود تا حداقل دغدغه های غیرقابل کتمان زیستی جوامع پیرامونی را به کمترین میزان خود کاهش دهد.

در سال جاری و با توجه به عنوان گذاری سال به عنوان تولید دانش بنیان و اشتغال، پیش قدم شدن و همراهی و البته سرمایه گذاری عینی و ملموس این صنایع با هدف حمایت ویژه از شرکت های دانش بنیان فراوان موجود در سطح استان بوشهر و تبدیل این استان به قطب اقتصاد دانش بنیان نظیر آنچه همسایه سهیم ما در این منطقه عظیم انرژی یعنی قطر در قالب مرکز بروکینگز دوحه یا حتی آنچه در ابوظبی و در قالب شرکتهای بروج و یا شرکت اتریشی بوریالیس به وقوع پیوست، می تواند بر تقویت مشروعیت و هویت یابی این صنایع در افکار جوامع پیرامونی و در نهایت ملی بیش از پیش بیفزاید. در نهایت آنکه تدوین هدفمند و البته اصولی رسالتهای اجتماعی و عمل واقعی به آنها نه تنها نوعی مشروعیت را نصیب این شرکتها و صنایع عظیم خواهد نمود بلکه همراهی بیشتر و البته مقبولانه تری را نیز توسط جوامع پیرامونی این مراکز عمده ی اقتصادی موجب خواهد شد.

  • منبع خبر : ماهنامه انرژی جنوب