یوسی ورتر در هآرتص چاپ تل آویو نوشت: یائیر لاپید، وزیر امور خارجه ی اسرائیل به همراه بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا در جشن حنوکا در خیابان داونینگ شمع روشن خواهند کرد. آنها آشنایان قدیمی هستند، از زمانی که جانسون نماینده مجلس بود و لاپید یک شخصیت رسانه ای به شمار می رفت. در همین روز، مذاکرات هسته ای بین قدرت های جهانی و ایران در وین از سر گرفته می شود. احتمالاً دیدار لاپید و جانسون فراتر از صحبت در مورد آداب و رسوم «حنوکا» (یک عید یهودی) خواهد بود.
به گزارش آوای دشتی به نقل از سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: وزیر اسرائیلی ممکن است این را تأیید نکند، اما در واقع هدف از سفر او متقاعد کردن جانسون و در روز بعد، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه برای تحت فشار گذاشتن آمریکاییها به منظور حفظ تحریمهایی است که در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ تشدید شده بود.
لاپید این مقامات را ترغیب خواهد کرد که به بایدن بگویند که خطاب به مقامات تهران متذکر شود: تا زمانی که یک توافق نامه واقعی و محکم و بدون خلا امضا نشود، هیچ کاهشی در تحریم ها ارائه نخواهد شد.
قرار بود مذاکرات در وین، کم و بیش به بازگشت به توافقی منجر شود که دولت باراک اوباما و طرف های دیگری در سال ۲۰۱۵ با تهران منعقد کردند. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، راه متفاوتی را در ارتباط با توافق در پیش گرفته که آن را می توان رویکرد کمتر برای کمتر نامید. در این روش، تا حدودی از تحریمهای ایران کاسته می شود و در عوض تهران برنامه هستهای خود را به تاخیر خواهند انداخت. بنت و لاپید و همچنین بنی گانتز، وزیر دفاع که تا دو هفته دیگر راهی واشنگتن خواهد شد، می گویند که این اتفاق نخواهد افتاد. ایرانی ها امتیازات را کسب خواهند کرد و به پیشروی ادامه می دهند.
مذاکرات هسته ای چالشی پیچیده برای رهبری دیپلماتیک و امنیتی اسرائیل است. موضع سنتی اسرائیل، در صورت عدم وجود بسته جامع ممنوعیت روی میز، فراتر از تاخیر در برنامه هسته ای تهران، هرگونه مذاکره را منتفی می داند.
در بخش امنیتی، وضعیت حتی پیچیده تر است. اکثر مقامات در طول سال ها از توافق برجام حمایت کردند. آنها آن را جایگزینی بدن در بین بدترین ها می دیدند. پیش از تجدید مذاکرات، آویو کوچاوی، رئیس ستاد ارتش که برخی جاه طلبی های سیاسی را نیز به او نسبت می دهند، برای اعلام موضع خود و مخالفت نیروهای دفاعی اسرائیل در قبال هر نوع توافق جدید، عجله کرد. همانطور که آمریکایی ها می گویند، تفاوت بین مواضع گانتز و بنت را قطعاً می توان مانند روز روشن تشخیص داد. اما هنوز مشخص نیست که لاپید کجا ایستاده است و چه موضعی دارد. آنها در مورد هدف کلی مبنی بر جلوگیری از یک توافق بد که پر از حفره است و ایجاد یک گزینه نظامی با یکدیگر اختلاف نظر ندارند. اما در مورد محدودیت های گفتمان، همکاری و نحوه ی گفت و گو با آمریکایی ها با یکدیگر متفق القول نیستند.
گانتز در کنفرانس هاآرتص گفت که از توافقی که «بهتر و قویتر» باشد، حمایت خواهد کرد. توافقی که تواناییهای هستهای ایران را رد میکند و در عین حال بازرسی و نظارت مؤثر بر سایتهای هستهای را بازمیگرداند. او خاطرنشان کرد که در حال حاضر چنین شرایطی وجود ندارد. اظهارات بنت چندان واضح نبود. آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی که مانند بنت در گذشته به عنوان وزیر دفاع فعالیت می کرد، این هفته در اظهار نظری و گفت: در عرض پنج سال، ایران یک قدرت هسته ای با توانایی اثبات شده خواهد بود.
لیبرمن ظاهرا دارد چیزی را بلند فریاد می زند که بنت جراتش را ندارد بگوید.
بنت قید و بندهایی دارد. با توجه به ایدئولوژی و پایگاه انتخاباتی کوچکش و اجماع عمومی علیه توافق، او واقعاً آزادی عمل ندارد. او نمی تواند سکوت کند، رقبایش از سمت راست به او حمله خواهند کرد. اما او در گفتگوی خصوصی خود در بخش مسکونی کاخ سفید در اواخر ماه اوت به جو بایدن قول داد که یک کمپین عمومی علیه دولت آمریکا راه اندازی نکند و در کنگره علیه رئیس جمهور اقدامی انجام ندهد. او گفت که موضع اسرائیل را بیان خواهد کرد و کار عملی از طریق مجاری دیپلماتیک انجام خواهد شد. بایدن از این موضوع قدردانی کرد.
بنت نمیتواند از توافق حمایت کند، اما میتواند ارتفاع شعلههای آتش را در روابط اسرائیل و آمریکا تنظیم کند. با این حال باید دقت داشت که نه ساخت و ساز در مناطق، نه عملیات نظامی در نوار غزه، نه کنسولگری آمریکا در بیت المقدس شرقی بلکه مذاکرات هسته ای ایران است که پتانسیل اولین درگیری واقعی بین اورشلیم و واشنگتن را دارد.
در مثلث بین وین، واشنگتن و اورشلیم یک بازی دو نفره جریان دارد. از یک طرف سخنان تند علیه هرگونه توافقی مطرح می شود. در عین حال، فعالیت های شدیدی برای تأثیرگذاری بر محتوای توافق وجود خواهد داشت. در این مورد، بایدن در مقابل دولت کنونی اسرائیل، قدری بردباری نشان خواهد داد. البته این اقدامی خواهد بود که بیشتر به دنبال دستیابی به منافع داخلی بود تا تأثیرگذاری بر آمریکایی ها. شرایط اکنون طوری شده است که دو طرف علناً با یکدیگر دعوا و در خفا آشتی می کنند.
یک منبع عالی دولتی در این هفته به من گفت که بحث عمومی درباره میراث واقعی بنیامین نتانیاهو در مورد برنامه هسته ای ایران آغاز خواهد شد. من پرسیدم این میراث چیست؟ او پاسخ داد: یک بلوف بزرگ.
نتانیاهو سال های طولانی، آقای مسئله ایران بود. ماشین روابط عمومی پیچیده ای که او در اختیار داشت و به ویژه توانایی های اثبات شده اش در این زمینه، تصویری را ایجاد کرد که به دست آوردن آن، برای سایر سیاستمداران دشوار بود. ایهود باراک، ایهود اولمرت و البته روسای سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی نیز که از آن زمان بازنشسته شدهاند، کارهای خوبی انجام دادند. اما همیشه یک نخست وزیر و مخالفانی وجود داشتند که می گفتند، تاریخ انقضای این تلاش ها به سرعت در حال نزدیک شدن است.
ورود بنت به دفتر نخست وزیری در ژوئن گذشته او را با این مطالب آشنا کرد. او برای حدود پنج هفته به بازبینی در سیاست ها پرداخت، یک بررسی مجدد از سیاست اسرائیل در مورد ایران انجام شد که طی آن ساعتها و تقریباً هر روز درباره ی ایران بحث می شد.
بنت نتایج خود را در بیانیهای بیان کرد و گفت: «از شکاف بین لفاظی و اعمال شگفتزده شدم. بین این جمله که “ما هرگز اجازه نمیدهیم ایران هستهای شود” و میراثی که دریافت کردهایم، فاصله نگرانکنندهای پیدا کردم. اشتباهی که ما بعد از ۲۰۱۵ مرتکب شدیم، تکرار نخواهد شد.”
از منبعم پرسیدم که منظور او از “یک بلوف بزرگ” چیست؟ او مثالی زد و گفت: در نیم سال آخر دوران نتانیاهو، بین ژانویه تا ژوئن سال جاری، ترامپ کنار رفت و یک دولت دموکرات روی کار آمد. ایرانیها دیگر هراسی از حمله نداشتند. پا روی گاز گذاشتند و با سرعت تمام به سمت بمب جلو رفتند. سپس برای ما روشن شد که تحریم های ترامپ نتیجه مورد انتظار را به بار نیاورده است و خروج آمریکا از توافق نه تنها وضعیت عینی را بهبود نمی بخشد بلکه حتی آن را بدتر می کند. در آن دوره ی حساس، استراتژی اسرائیل نسبت به وضعیت جدید مجدداً تنظیم نشد. بلکه استراتژی قبلی ادامه یافت.
Monday, 30 December , 2024