وزیر نفت، پس از پایان اجلاس اخیر اوپک در روز دوشنبه (۱۲ مهرماه) به کشورهای غربی توصیه کرد از مشکلات کنونی خود درس بگیرند و با رفع تحریمهای ایران، بحران انرژی خود را حل کنند. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه نیز روز چهارشنبه (۱۴ مهرماه) در جریان سفر به مسکو گفت: به وزیر خارجه کره جنوبی گفتم بچههای ما در خانه سریال کرهای میبینند و از ما میپرسند کرهایهای مهربان در این سریالها همان کسانی هستند که پولهای ما را نمیدهند؟ ممکن است اگر پولمان را ندهید، دیگر سریالهای کرهای را پخش نکنیم.
این دو اظهارنظر چقدر در قبال ماهیت اصلی تحریمها و تاثیر آنها بر وضعیت ایران، واقعبینانه هستند و چه تصویری از سیاست دولت رئیسی برای عبور از این مرحله نشان میدهند؟
صنعت نفت ایران؛ از رؤیای وزیر تا واقعیت موجود
تنها یک روز قبل از آنکه وزیر نفت مدعی امکان حل بحران انرژی جهان توسط ایران در صورت لغو تحریمها شود، عبدالرضا چراغعلی معاون استاندار تهران گفته بود که یکی از مشکلات اساسی استان تهران کمبود ۱۵۰ میلیون متر مکعبی گاز برای پاییز و زمستان امسال است. خود جواد اوجی هم در نشست ۵ شهریور با مدیران صنعت نفت تامین سوخت زمستانی نیروگاهها را از جمله دغدغههای اساسی وزارت نفت خوانده بود. وزیر نفت، نوزدهم شهریور ماه هم از کمبود روزانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب گاز در زمستان خبر داده بود.
زمستان سال گذشته ناتوانی در تامین سوخت گازی نیروگاهها موجی از خاموشی و قطعی برق را ایجاد و دولت را واردار به استفاده از مازوت به عنوان سوخت نیروگاهها کرد. سوختی که نه تنها باعث بهبود اوضاع قطعی برق نشد بلکه موجی شدید از آلودگی شهرهای بزرگ را هم در پی داشت. ایران به عنوان دومین دارنده منابع گازی جهان بعد از روسیه در اثر تحریمهای خارجی هم اکنون در وضعیتی قرار دارد که از توان تامین نیاز گازی داخلی خود هم برخوردار نیست. شورای عالی انرژی کشور در فروردین ماه رسما اعلام کرد که «تراز منفی گاز کشور حتی با فرض اعمال سیاستهای بهینهسازی مصرف گاز در دولت سیزدهم ادامه خواهد داشت و باید منتظر قطعی گاز در زمستان سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ باشیم.» بر اساس این برآورد در بهترین حالت تراز گازی کشور در سال ۱۴۱۰ مثبت خواهد شد.
همه ماجرا مربوط به یک چیز است؛ عدم سرمایهگذاری در صنعت گاز ایران به دلیل تحریمها. سال قبل وزارت نفت اعلام کرد که ایران فقط برای «حفظ تولید» خود نیازمند ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری است. آن هم در شرایطی که کل صنعت نفت و گاز ایران برای بازگشت به میدان رقابت نیاز به بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی دارد. حتی درصد کوچکی از این سرمایه گذاری هم به دلیل تحریمها انجام نمیشود و در این شرایط بود که سال گذشته ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز جهان به دلیل افت تولید خود نه تنها صادرات گاز به عراق و ترکیه را قطع کرد بلکه مجبور به افزایش واردات از ترکمنستان هم شد. اوضاع در حوزه نفت هم تقریبا همینطور است. حوزهای که ایران طی سالهای گذشته به دلیل تحریمها نه تنها سهم خود از تولید اوپک و مشتریهای ثابتش را از دست داده بلکه با دو مشکل دیگر هم مواجه شده؛ یکی عم بازگشت پول نفتهای صادراتی و دیگری عقب ماندن پی در پی صنعت نفت به دنیال عدم جذب سرمایه گذاری لازم. فقط در یک مورد، کشور عراق با جذب سرمایه گذاریهای پی در پی خارجی بر روی میادین نفتی مشترک خود با ایران توانست تولید روزانهاش را نزدیک به ۲ و نیم میلیون بشکه در روز افزایش دهد. تولیدی که در این سو خبری از آن نیست. حالا به فرض اینکه تصور وزیر نفت از آنچه که بحران انرژی در دنیا خوانده درست باشد، آیا صنعت نفت و گاز ایران با این وضعیت و چشماندازی که دارد میتواند حلال آن بحران باشد؟ نکته مهمتر اما اینکه با این وضعیت آیا خود ایران بیشتر نیازمند رفع تحریم است یا طرفهای غربی؟
تحریم سریالهای کرهای؛ آب نبات در برابر در غلطان؟
همین منطق نگاه به تحریمها و آثار آن به شکل برجستهتر در سخنان حسین امیرعبداللهیان هویدا بود که پای سریالهای کرهای را برای تنبیه این کشور به دلیل عدم بازپرداخت بدهی نفتی ایران باز کرد. آیا منطقی است اقتصادی با حجم اقتصاد کره که تولید ناخالص داخلی آن بیش از هزار و ۷۰۰ تریلیون دلار در سال است را با پخش نکردن سریالهای کرهای تهدید کنیم؟ نکته اینکه حتی به فرض قطع کلیه مراودات تجاری اعم از صادرات و واردات با کره جنوبی، چه ضربهای به اقتصاد این کشور میخورد؟ کافی است اشاره کنیم که حجم صادرات سالانه این کشور به تنهایی کمی بیش از کل تولید ناخالص داخلی ایران است. آقا واقعا فکر میکنیم که بازار ایران با حجمی که دارد تا ایناندازه برای کره ایها مهم است که برای بازپرداخت پول نفت ما و نگه داشتن تجارت اندک خود با ایران زیر بار تحریمهای آمریکا و در افتادن با این کشور بروند؟ خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی در گزارشی در دی سال گذشته مجموع بدهی کره جنوبی به ایران را ۹ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار اعلام کرد. آیا اختلاف بر سر چنین مبلغی را میتوان با توسل به عدم پخش سریالهای کرهای و سیاستهایی نظیر اینها حل و فصل کرد؟ زمانی علی لاریجانی عبارت «آب نبات در مقابل دُر غلطان» را برای توصیف خواستههای کشورهای غربی در مذاکرات هستهای با ایران به کار میبرد. حالا باید پرسید در برابر «دُر غلطان» طلب نفتی ایران، «آب نبات» سریالهای کرهای چه ارزشی دارد؟
خیلیها فکر میکردند دولت سیزدهم با رسیدن به زمین سخت واقعیت در خصوص مسئله تحریمها، رویکردی واقعبینانه در پیش بگیرد. هم وضعیت ایران بر اثر این تحریمها مشخص است و هم تجربه بیش از ده سال دست و پنجه نرم کردن با آن که حالا اقتصادی با رشد منفی در طول بیش از یک دهه را برای ما به همراه داشته. واقعیت این است که ما تمام رویاپردازیهای خود در مواجهه با تحریمها را انجام داده و تجربه کردهایم و در چنین شرایطی معلوم نیست این دست رویاپردازیهای تازه مبنی بر اینکه غرب باید برای رفع بحران انرژی خود تحریم ایران را لغو کند یا تهدید کرهایها به عدم پخش سریالهای آنها، قرار است ما را به کدام نقطه برساند؟ موضوع وقتی نگرانکنندهتر میشود که حتی دوستان بینالمللی ایران هم هشدار میدهند که زمان برای احیای برجام در حال اتمام است. حتی اگر عزم دولت سیزدهم بر احیای برجام باشد جای نگرانی است که ببینیم با این جنس نگاهی که در موضعگیریهای وزرای امورخارجه و نفت مطرح شده، چطور این احیا عملی خواهد بود؟
- منبع خبر : اقتصاد نیوز
Sunday, 22 December , 2024