روزنامه همشهری ۲۶ خرداد یادداشتی به قلم عباس آخوندی استاد دانشگاه منتشر کرد و نوشت: زیستپذیری و امکان حرکت و جابهجایی در شهرها چالشهای بزرگ زندگی شهری در ایران هستند. لیکن، پرسش بنیادین این است که ریشه این چالشها چیست؟ این قلم بر این باور است که بزرگترین چالش زندگی شهری به نگاه سیاستمدار به شهر بازمیگردد که در آن نگاه کالبدی به شهر، بر شهر به مثابه سازمان اجتماعی غلبه دارد. همچنین، سیاستمدار باور استواری به استقرار حکمروایی شهری ندارد. این ناباوری و مداخله گسترده دولت مرکزی در شهرداریها، در عمل شوراها را به واسطهای بین دولت و مردم شهرها تقلیل دادهاست.
این نگاه، ناکارآمد و گاهی مستعد فساد است؛ چراکه از پذیرش رسمی حق حکمروایی شهری برای شوراها امتناع میکند. در مقابل، شوراها نیز رابطهشان با دولت و مردم بیشتر در مقام چانهزنی و کسب امتیاز است. آنچه مهم است پذیرش استقلال هویتی شهرها و هدایت انتخابات شوراهای اسلامی شهرها به سمت و سوی حکمروایی شهری است. رشد شهرنشینی طی ۶دهه گذشته اهمیت این تغییر نگاه بنیادین را بیشتر نمایان میکند. بررسی روند شهرنشینی بر مبنای سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵-۱۳۳۵ بیانگر این رشد شتابان است. تعداد شهرهای کشور از ۲۰۰نقطه در سال۱۳۳۵ به ۱۲۴۵شهر در سال۱۳۹۵، و جمعیت شهرنشین کشور نیز از ۶میلیون نفر در سال۱۳۳۵ به بیش از ۵۹.۱میلیون نفر در سال۱۳۹۵ رسیده است.
شهرنشینی فزاینده درکشور، با مجموعهای از چالشهای لاینحل همراه شده است. دهها مسئله چون تداوم تمرکززدایی و تبدیلشدن تهران به یک مسئله شهری پیچیده، تنزل دائمی کیفیت زندگی و رقابتپذیری شهری، ضعف جنبههای کیفی محیط انسانساخت، نابرابریهای فزاینده اقتصادی و فضایی در سطح سرزمین را میتوان نام برد. افزون بر اینها، وقوع مهاجرتهای ناشی از خشکسالی و دشواریهای محیطزیستی، وجود شواهد بدمسکنی و مسئله سکونتگاههای غیررسمی، تغییرات آبوهوایی و اقلیمی، وقوع مسئله فرونشستها و خشکسالی در پهنههای مختلف سرزمین، مسائل و مشکلات ریزگردها در پهنههای جنوب و مرکز، چالشهایی هستند که شهرهای ایران با آنها دستوپنجه نرم میکنند.
در چنین بستری، مسئله حملونقل و حرکت سهل و روان درون شهرها یا بین شهرها، حملونقل عمومی و سبز، ضعف بهرهوری از شبکههای ریلی سبک یا سنگین درون شهرهای ایران، نادیده گرفتهشدن ابعاد تابآوری شهری، بیتوجهی به ضرورت نقشآفرینی شهرها در فضای فراملی و ارتقای رقابتپذیری شهری و سرانجام، تشدید آلودگی هوا، بخشی از صدها چالش بنیادی و محتوایی شهرهایمان هستند که بر هیچیک از منتقدان توسعه شهری پوشیده نیست.
اما در کنار این چالشهای ساختاری، مجموعهای از چالشهای رویهای نیز قابل طرح است که هرگونه برونرفت از وضعیت موجود را بدون داشتن نقشهراهی مشخص و مورد اعتماد جامعه شهری غیرممکن مینماید. در میان چالشهای رویهای شاید بتوان بهصورت ابتدایی موضوعاتی چون فرهنگ اقتدارگرای مدیریت شهری، محدودیت منابع مالی و درآمدی شهرداریها، عدمتحول نظام اداره شهرهای ایران متناسب با شرایط نوین جهانی و ملی، بیتوجهی به آموزهها و تجربههای برتر جهانی، ضعف سرمایه اجتماعی و اعتماد شهروندان، تمرکز شدید امور در کشور و سطح پایین شفافیت حکمروایی شهری را بهصورت سیاههای مقدماتی فهرست کرد.
بهنظر میرسد در چنین بستری، بهمنظور تفوق بر چالشهای رویهای حاکم که رفع آنها میتواند در برطرفکردن چالشهای رویهای توسعه شهری نیز مؤثر افتد، توجه ویژه به مقوله حکمروایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در سطح محلی نیز توجه به ابعاد هنجاری مفهوم حکمروایی شهری با عنایت به گذار از مدیریت شهری به حکمروایی شهری و با توجه به تأکید بر توسعه نهادی، به بهبود شاخصهایی چون پاسخگویی، شفافیت، قانونمداری و… میتواند بهعنوان اولویتی اساسی مورد پیگیری قرار گیرد…
در شرایط کنونی، ناکارآمدی فرایندهای حکمروایی شهری و تسری بیدولتی و چنددولتی به سطح محلی بر هیچ فعال شهری پوشیده نیست. در این شرایط، مدیریت شهری (شهرداری و نهاد شورا) در مقایسه با انتظارات از آن به مجموعهای بیاختیار و غیرپاسخگو بدل شده است. از سویی دیگر، دولت ملی نیز تمایلی به تمرکززدایی ندارد و دهها چالش در حوزه حکمروایی شهری پیش روی ما قرار دارند که چارهاندیشی در این بستر را ضروری میسازند.
کاهش فساد بهعنوان محصول آزادی، عدالت و رقابت منصفانه، بهبود کیفیت معاش و افزایش زندگی برای همه شهروندان، تحقق و حفظ دمکراسی و تعریف سطحهای جدیدی از حکمروایی، ایجاد فرصت و امکان برای مردم بهمنظور نشاندادن خواستهها و آمالشان در زندگی و اعتلای امنیت، برابری و پایداری، نتیجه حکمروایی خوب شهری خواهد بود که باید از مجرای انتخابات شوراهای اسلامی شهرها بدان سمت حرکت کرد.
Friday, 4 October , 2024