حال و هوای این روزهای شهر و بخش شنبه همچون شرایط دو دهه قبل عسلویه می‌باشد. حضور کارگران و کارشناسان غیربومی، عبور و مرور وسائط نقلیه سبک و سنگین و حمل دستگاه‌های بزرگ که خبر از فعالیت عظیم نفتی/گازی در منطقه می‌دهد.

طبق بررسی‌های حضوری و میدانی انجام گرفته در منطقه بن بید از توابع بخش شنبه از شهرستان دشتی چاه‌های گازی که در اوایل دهه‌ی نود مقدمات ابتدایی اکتشاف آنها صورت گرفته بود مورد بهره برداری قرار خواهند گرفت.

با حضور در منطقه و طی مسافتی، به عظمت این کار پی میبریم. با استفاده از دستگاه‌های سنگین راه‌سازی دل صحرا و کوه را شکافته‌اند تا دستگاه‌ها و دکل‌های حفاری را بتوانند به محل‌های مورد نظر رسانده و مستقر نمایند.

این پروژه مهم که به پروژه‌ی خارتنگ معروف است در حال حاضر بعنوان سومین پروژه‌ی گازی خشکی استان بوشهر فعال می‌باشد و از این جهت مهم است که طبق برنامه‌ی وزارت نفت می‌بایست با سرعت به اتمام برسد و در سال‌های آینده بخشی از ناترازی انرژی کشور( گاز ) را جبران نماید. به گفته مسئولان شرکت نفت مناطق مرکزی ایران در این پروژه، حفاری ۱۶ حلقه چاه برنامه‌ریزی شده است که در فاز اول ۸ حلقه حفاری و به بهره‌برداری خواهد رسید که این فاز به میزان ۱۰ میلیون متر مکعب در روز به تولیدات روزانه گاز کشور اضافه خواهد کرد.

▪️اما با انجام این پروژه عظیم در کنار منفعت و جبران ناترازی انرژی کشور برای مناطق پیرامون این پروژه عظیم آیا منفعتی دیده شده است؟
با نگاه به دو دهه‌ی قبل عسلویه و حال و هوای این روزهای شهر شنبه، شرایط دو دهه قبل عسلویه در ذهن تداعی می‌شود. حضور گسترده نیروهای غیربومی، افزایش سرسام آور اجاره املاک و اجناس، خسارت به محیط زیست منطقه و… !

اما یک اصل برای جنوب وجود دارد. مهمان نوازی جنوبی_هاست. در ابتدای حضور شرکت‌های پیمانکاری برای شروع و انجام مقدمات لازم، مردم و مسئولان جهت پیشبرد اهداف شرکت‌های مستقر با هدف جبران ناترازی انرژی کشور هرگونه همکاری را انجام دادند ولی باگذشت بیش از ۱۸ ماه و باتوجه به مشکلاتی که با حضور آنان در این منطقه بوجود آورده است، هیچگونه همکاری و اقدامی برای جبران مشکلات بوجود آمده صورت نگرفته است. با حضور مسئولان مختلف شهر، بخش، شهرستان و استان و با تشکیل جلساتی، وعده‌های مختلف شرکت‌های مستقر و در رأس آنها، شرکت نفت مناطق مرکزی ایران همچنان بدون توجه واقع و وعده‌ها تحقق نیافته باقی مانده است.

▪️آیا مسئولان استانی و نمایندگان مجلس درس آموزی از شرایطی که عسلویه داشت و دارد را دارند؟

بکارگیری و استخدام نیروهای بومی
با توجه به حجم کار این پروژه و نیاز به نیروهای مختلف شغلی انتظار می‌رود مسئولان این فرصت را غنیمت شمرده و به وعده‌های داده شده در جلسات اکتفا ننمایند چراکه بارها و بارها برای اشتغال نیروهای بومی در منطقه عسلویه وعده داده شد تا جایی که قانون ۵۰ درصد استخدام نیروی بومی مصوب شد ولی کار بجایی رسیده است که پروژه و عملیات موضوع استخدام در استان بوشهر می‌باشد و در جلسات از وعده‌ی استخدام درصد قابل توجه‌ی از نیروها را سهم استان بوشهر عنوان می‌کنند ولی نه تنها آن درصد نادیده گرفته می‌شود بلکه آزمون استخدامی نیز در خارج از استان برگزار می‌شود!

ضمناً با گسترش واحدهای دانشگاهی و مراکز فنی و حرفه ای، حالا دیگر بخش شُنبه، شهرستان دشتی و استان بوشهر خلاء نیروی متخصص را ندارد و نیروهای بومی توانایی هرگونه پُست مدیریتی و عملیاتی را دارند.

مسئولیت‌های اجتماعی
برای انجام پروژه‌های عظیمی همانند پروژه‌ی خارتنگ مطمئناً برای تحقق و استمرار موضوع پروژه نیاز به استفاده از ظرفیت‌ها و امکانات مختلف حوزه‌ی پیرامونی آن پروژه می‌باشد. شهر شنبه در ۱۵ کیلومتری این پروژه محور و به بیانی از ارکان شروع این پروژه بوده است. در ابتدای حضور نیروها با اجاره‌ی اماکن خصوصی و عمومی باعث افزایش سرسام آور اجاره بهای منازل شدند. با در اختیار قراردادن دستگاه‌های سبک و سنگین شهرداری، با شرکت‌های مستقر همراهی، تعامل و همکاری صورت گرفت و همچنین خساراتی که به شبکه‌ی آب شهر و تأسیسات برق وارد شده است.

اما هیچگونه همکاری جهت جبران محبت و همراهی مردم و مسئولان شهری در انجام پروژه‌های عام المنفعه و رفع نیازمندی‌های آموزشی، ورزشی، درمانی و… نشده است. حداقل انتظار مردم این منطقه این است که شرکت ملی نفت ایران برای تسهیل در حمل و نقل کارکنان و ماشین آلات سبک و سنگین خود به میدان گازی خارتنگ، در اولین فرصت ممکن نسبت به نوسازی اساسی جاده مواصلاتی از سه راهی ناصری تا روستای بن بید اقدام نماید. جاده‌ای که قبل از انقلاب و بعنوان یک راه شوسه روستایی احداث شده و اگر چه بعد از انقلاب با یک آسفالت سرد روکش شد اما هیچگونه تغییری در ساختار اولیه جاده داده نشد و هم اکنون با عبور این حجم از ماشین آلات سبک و سنگین شرکت‌های پیمانکار این پروژه، می توان این جاده را بطور کامل نابود شده فرض نمود که مسلماً بودجه‌های عمرانی شهرستان دشتی برای بازسازی و نوسازی اساسی این جاده کفایت نخواهد کرد و لازم است همانگونه که صنعت نفت، راه‌های مواصلاتی عسلویه و جم را در قالب اتوبان احداث نموده است، در اینجا نیز که مسیر صاف و سر و کم هزینه است، برای احداث جاده‌ای در خور نام صنعت نفت اقدام نمایند.

محیط زیست
با یک بازدید میدانی متوجه تخریب گسترده‌ی صحرا و کوه‌های منطقه هدف پروژه خواهیم شد. طبق گفته مسئولان شرکت نفت مناطق مرکزی ایران واضح است تعداد چاه‌ها و مساحت پیرامون هرکدام، راههای مواصلاتی و… مستلزم تخریب هزاران متر مربع زمین و کوه‌های منطقه بن بید است که مبرهن است چقدر درخت و گیاه قطع و زیست حیوانات به خطر خواهد افتاد. آیا متولیان برای جبران خسارت‌های وارد شده به زیست بوم منطقه تمهیداتی اندیشیده‌اند و یا جبران آن را برای اتمام پروژه گذاشته‌ که بعد از گذشت زمان آن نیز به فراموشی سپرده می‌شود چراکه شرایط فعلی منطقه‌ی عسلویه این مهم و فراموشی را تایید می‌نماید!

پیوست فرهنگی
ناگفته پیداست که پروژه‌های نفتی بدنبال خود انبوهی از مشکلات فرهنگی را برای جوامع میزبان بدنبال دارند. اختلاف سطح فرهنگی بخشی از کارکنان غیربومی با جوامع میزبان در کنار فقر و تنگدستی آزار دهنده‌ی جامعه‌ی میزبان، زمینه را برای بروز معضلات اخلاقی و فرهنگی فراهم می‌کند و لذا لازم است اینگونه پروژه‌ها از ابتدا دارای پیوست فرهنگی باشند و تمهیدات لازم برای پیشگیری از بروز و گسترش مشکلات اخلاقی و فرهنگی به کار گرفته شود.

پالایشگاه گاز
طبق گفته مسئولان متولی حفاری و استخراج چاه‌های پروژه‌ی خارتنگ، حجم گاز استخراجی نیاز و خوراک بیش از ۲۵ سال یک پالایشگاه گاز را تأمین می‌کند ضمن اینکه خط لوله دوم سراسری ۵۶ اینچ گاز کشور نیز از روستای اسلام آباد واقع در ۵ کیلومتری این میدان گازی عبور می‌کند و این سوال برای مردم محروم منطقه شنبه پیش می‌آید که چرا مردم این منطقه بدلایلی که اشاره شد نباید از این موهبت و رحمت خدادادی منطقه خود بهره مند گردند و محصول استخراجی جهت پالایش به خارج از منطقه و صدها کیلومتر آن_طرف_تر انتقال یابد؟

▪️آیا مسئولان استانی و شهرستانی نباید از این فرصت حیاتی برای جبران کمبودها و رفع مشکلات این منطقه استفاده نمایند؟

▪️آیا حال که درآمدهای میلیاردی با عنوان درآمد آلایندگی به شهرستان‌های شمالی و جنوبی استان تعلق یافته و دو شهرستان دشتی و تنگستان از آن محروم شده‌اند چرا باید محصول خدادادی و گاز این منطقه به منطقه غنی از درآمد انتقال یابد؟
▪️حال که دلیل واضح برای استقرار یک صنعت برای منطقه مهیا شده است نباید این واحد پالایشگاهی مطالبه همه مسئولان گردد؟
▪️آیا جایگزینی بهتر از پالایشگاه و یا پتروشیمی برای جبران تخریب زیست بوم منطقه ناشی از آلایندگی فلرهای آینده که مخرب کشاورزی است و یا تخریب محیط زیست که نه تنها گیاه و حیوانات منطقه، بلکه شغل دامداری را نیز با خطر مواجه می‌کند را میتوان پیدا کرد؟
انتظار مردم در این وقت باقیمانده این است که نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی و در رأس آنها، جناب آقای دکتر زارعی بعنوان نماینده مردم دشتی و تنگستان در مجلس شورای اسلامی و عضو فعال کمیسیون اقتصادی مجلس و استفاده از ظرفیت کمیسیون انرژی مجلس که ریاست آن بر عهده حجت الاسلام احمدی نماینده شریف جنوب استان می‌باشد با همراهی دو نماینده دیگر استان و دیگر ظرفیت‌های حقیقی و حقوقی این خواسته بحق مردم بخش شنبه و شهرستان دشتی را مطالبه و با استقرار پالایشگاه گاز، از انتقال گاز این منطقه به مناطق دیگر استان جلوگیری و درآمد و ارزش افزوده حاصل از وجود این واحد پالایشگاهی که یک نمونه آن اشتغال مستقیم و غیرمستقیم بیش از ۱۰۰۰ نفر جوانان متخصص و توانمند استان بوشهر می‌باشد به مردم بخش شنبه و طسوج و شهرستان دشتی تعلق گیرد.