بعد از دوره ای موفق در دشتی از حیث مطالبه گری، طی سالیان اخیر مطالبه‌گران دشتی شمایلی دیگر یافته و به نظر می رسد مطالبه گران دیروز یا به دنبال اهداف بلند‌مدت هستند یا عطای آن را به لقایش بخشیده اند اگرچه این نوع مطالبه‌گری شیوه‌ای نو محسوب میشود اما چنین رویه ای بدون اغماض […]

بعد از دوره ای موفق در دشتی از حیث مطالبه گری، طی سالیان اخیر مطالبه‌گران دشتی شمایلی دیگر یافته و به نظر می رسد مطالبه گران دیروز یا به دنبال اهداف بلند‌مدت هستند یا عطای آن را به لقایش بخشیده اند اگرچه این نوع مطالبه‌گری شیوه‌ای نو محسوب میشود اما چنین رویه ای بدون اغماض روحیه‌ی مطالبه‌گری در شهرستان را از بین برده است.

🖋مرتضی مقاتلی

■خاموشی مطلق قشر دانشجو در مطالبه‌گری

پیشگام بودن دانشجویان در بحث مطالبه‌گری یک نماد و فرهنگ اجتماعی محسوب می شود اما دشتی در این مورد هیچگاه روحیه‌ی مطالبه‌گری را در قشر دانشجویان خود شاهد نبوده است و حتی اگر یکی از دلایل آن را فشارهای سیاسی_اقتصادی دانست، همانگونه که عنوان شد این قشر در دشتی هیچگاه انگیزه لازم جهت بهره‌مندی از مزایای صنفی خود را نداشته و فضای خاموش و بی روح مطالبه‌گری در بین دانشجویان دشتی همیشه بر این قشر حاکم بوده است.

■نبود ارتباط مستمر مطالبه‌گران با رسانه‌های شهرستان

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و به روز بودن شیوه ی ارتباطات، و با علم به آنکه رسانه‌ها بخش زیادی از مسیر مطالبه‌گری را به دوش می کشند اما خالی بودن جایگاه مطالبه‌گری در دشتی رسانه‌های بومی را منفعل نموده است، اگر همچنان اندک امیدی باقی مانده است که روزی مجدداً مطالبه‌گران دشتی به این باور برسند که هنوز می توان با مطالبه‌گری مدیران را به پاسخگویی و تجدیدنظر در برخی اقدامات نادرست وادار کنند.

■یکشنبه‌های پاسخگویی که دوامی نداشت

روابط عمومی فرمانداری دشتی با ابتکار عملی جدید و قابل قبولی برای کمک به روحیه‌ی مطالبه‌گری و پاسخگو کردن مسئولین شهرستان نشست های خبری تحت عنوان یکشنبه‌های خبری را برای بالا بردن و کمک به روحیه‌ی مطالبه‌گری بنیان نهاد اما در کمال تعجب این نشست‌ها هم دوامی نداشت و بعد از دو سه نشست خبری به حالت تعلیق و در نهایت منحل شد، و اینک این سوال وجود دارد که آیا کم اقبالی مدیران در پاسخگویی باعث منحل شدن این نشست‌ها شده یا حضور کمرنگ خبرنگاران و مطالبه گران نامی شهرستان.

■پرسش‌گری و نبود جایگاه مطالبه گری

آنچه تاکنون به آن یقین حاصل شده است تنزل و نبودن روحیه‌ی مطالبه‌گری و پرسشگری در شهرستان است، که باید این سوال را از خود مطرح کنیم که ما بعنوان یک شهروند چه مقدار توانسته‌ایم نقدها و ایرادهای موجود را در قالب سوال یا مطالباتی منطقی و به حق مطرح کنیم که مدیران در این زمینه مکلف به پاسخگویی باشند؟

اینکه چگونه پرسشگر باشیم و چگونه از دیگران در بحث مطالبه‌گری کمک بخواهیم و دیگران را وارد این مقوله مهم کنیم نکته‌ای است که باید در کوتاه مدت حل شود تا شهرستان باز هم وارد مسیر صحیح و اصلی مطالبه‌گری و پیشرفت شود چرا که بی تردید پیشرفت یک منطقه بستگی مستقیمی با مطالبه‌گر بودن آن جامعه دارد.

در پایان به این نکته باید اشاره کنیم که حتی اگر مطالبه‌گر هم نباشیم حتی‌الامکان در کنار مطالبه‌گران باشیم تا همچنان در جهت ارائه راهکارهای مفید جهت پیشگیری از مشکلات جامعه و بی توجهی و پاسخگو نبودن مسئولین قلم بدست باقی بمانند.