فضای مجازی شهرستان های دشتی و تنگستان و حوزه انتخابیه آقای غلامحسین زارعی، این روزها میزبان گفتوگویی تلخ و بیثمر است. هسته این مجادله، نه یک بحث کارشناسی برای پیشرفت، که یک جنگ کلامی بر سر «چگونگی صحبت کردن درباره پروژهها» است. از یک سو، مشاوران و اطرافیان نماینده مجلس، مدیرکل راه و شهرسازی استان را به بیاطلاعی از پروژهای کلیدی مانند بزرگراه اهرم-برازجان متهم میکنند. از سوی دیگر، بررسی تاریخچه این طرح، روایت پیچیدهای از یک پروژه ملی راکد را نشان میدهد. اما پرسش اصلی این است: چرا به جای تمرکز بر رفع موانع واقعی این مسیر خاص، انرژی ارزشمند صرف مجادلاتی بیحاصل میشود؟ پاسخ را باید در دو نقطه جستجو کرد: اول، در دلایل عینی تعلیق این پروژه، و دوم، در ضعف مدیریتی و ارتباطی دفتر نمایندگی که به جای حل مسئله، به دامن زدن به حاشیه مشغول است.
واقعیت پروژه اهرم-برازجان: یک مطالعه موردی از تعلیق
برای داوری منصفانه،باید نگاه را به طور خاص بر روی پروژه بزرگراه اهرم-برازجان متمرکز کرد، نه پروژههای دیگر یا کلیگویی.
· این پروژه، یک طرح ارتباطی حیاتی و مستقیم بین دو شهر مهم استان است که سالهاست در نیمه راه متوقف مانده است.
بررسی دقیق تاریخچه آن نشان میدهد که مشکلاتی مانند نوسان در تأمین اعتبارات ملی، چالشهای طولانی مدت در تملک زمین و شاید ضعف در پیگیری مستمر و متمرکز، دست به دست هم دادهاند تا این محور به نمادی از انتظار و تعلیق تبدیل شود.
· در چنین شرایطی، انتظار بهرهبرداری فوری یا ارائه تاریخ قطعی، بدون اقرار به این موانع ساختاری و ارائه راهحل برای آنها، نه تنها غیرکارشناسی است، که اعتماد عمومی را نیز تخریب میکند. مردم راستا را میبینند؛ پیشرفتی نیست. این یک واقعیت انکارناپذیر است که باید با شفافیت و جدیت به آن پرداخت، نه با پنهان کردن یا مقصرتراشی بیاساس.
آسیب اصلی:
مشاوران کمتجربهای که مشکل را حادتر میکنند
مشکل اصلی از جایی تشدید میشود که مشاوران نماینده،به جای کمک به رفع این موانع واقعی، با رفتارهای غیرحرفهای خود، آتش اختلاف را تندتر میکنند. آنها به جای تبدیل شدن به بخشی از راهحل، به عاملی برای تعمیق بحران تبدیل شدهاند.
جایگزینی فریاد با استدلال:
در مواجهه با سؤال مردم درباره سرنوشت پروژه اهرم -برازجان، به جای ارائه گزارش کارشناسی از دلایل تأخیر و اقدامات انجام شده، به اتهامزنیهای کلی و تند متوسل میشوند. این رفتار، فضای گفتوگو را میبندد و مدیران اجرایی را در موضع دفاعی و مقابلهجویی قرار میدهد.
تولید و انتشار محتوای غیرموثق:
در غیاب یک کانال رسمی و شفاف اطلاعرسانی از دفتر نماینده، برخی از این مشاوران با حدس و گمان یا بر اساس گرایشهای شخصی، اطلاعات ضد و نقیض را در فضای مجازی منتشر میکنند. این اقدام، تنها بر سردرگمی و بیاعتمادی عمومی میافزاید و پرداختن به اصل مسئله را دشوارتر میسازد.
تحریف نقد سازنده به جنگ شخصی:
آنها نقد سازنده که موتور محرک پیشرفت است را به یک مبارزه شخصی و کینهتوزانه تبدیل میکنند. این رویکرد، فضایی مسموم ایجاد میکند که در آن هیچ نهاد و مدیر دلسوزی حاضر به همکاری و خطر کردن برای حل مشکل نمیشود، چرا که هر اقدام مثبتی ممکن است در میدان مجازی علیه خودش برگردد.
بهای سنگین یک تیم بیچهارچوب و بیبرنامه
وجود نزدیک بهسی مشاور با حکم رسمی، در حالی که دفتر نمایندگی فاقد یک روابط عمومی حرفهای، یک استراتژی ارتباطی منسجم و برنامهای شفاف برای پیگیری پروژههای کلیدی مانند اهرم-برازجان است، خود به یک بحران مدیریتی ثانویه تبدیل شده است. سؤال اساسی از نماینده محترم این است: این حجم از مشاوره، در چندماه گذشته چه دستاورد ملموسی در رفع موانع پروژه اهرم-برازجان داشته است؟ آیا کارنامهای از پیگیریهای مستند، جلسات کارشناسی با دستگاههای ملی، یا اقدامات عملی برای حل مشکل تملک زمین یا تأمین اعتبار قابل ارائه است؟ تجربه نشان میدهد یک تیم کوچک اما منسجم، متمرکز و دارای برنامه، کارآمدیاش به مراتب از یک مجموعه پرتعداد اما بیانضباط، بیبرنامه و چندپاره بیشتر است. این آشفتگی، پیامدی جز دور شدن بیشتر مردم از نماینده خود و تضعیف اعتماد به نفس جمعی برای حل مشکلات منطقه ندارد.
راه نجات:
چارچوببندی فوری، تمرکز بر مسئله و شفافیت
برای خروج از این بنبست مخرب،اقدامات فوری و قاطعی لازم است:
۱. تعیین خط قرمزهای ارتباطی و انضباط مشاوران: نماینده محترم باید به روشنی و قاطعیت اعلام کند که دفاع از مواضع و اطلاعرسانی، تنها با ادب، استدلال و استناد به اسناد و اقدامات عملی مجاز است. هرگونه اظهارنظر تحریکآمیز، شخصی و غیرمستند در فضای مجازی توسط هر یک از همراهان، باید متوقف شود.
۲. تأسیس دبیرخانه رسمی خبر و شفافیت: دفتر نمایندگی نیازمند یک دبیرخانه روابط عمومی حرفهای است که تنها مرجع انتشار اخبار باشد. این نهاد باید به صورت دورهای و صادقانه، گزارش شفافی از وضعیت پروژه اهرم-برازجان (مانند آخرین وضعیت اعتبار، مشکل تملک در کدام قطعه، و اقدامات پیگیری شده) را به مردم ارائه دهد، حتی اگر خبر خوشایندی نباشد.
۳. ارزیابی مشاوران بر اساس خروجی و اثرگذاری: کارآمدی مشاوران باید بر اساس شاخصهای عملی و دستاوردهای ملموس (مانند پیشبرد مشخص یک مرحله از پروژه اهرم-برازجان، رفع یک مانع اداری یا جذب اعتبار مشخص) سنجیده شود، نه بر اساس فعالیتهای پرسر و صدا و حاشیهساز در فضای مجازی.
جمعبندی: انتخابی سرنوشتساز بین حاشیه و متن
مردم شریف دشتی و تنگستان،که نمایندهای را به مجلس فرستادهاند، سزاوار خدماتی اثرگذار و پیگیریهایی خستگیناپذیر هستند. آنها امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند شنیدن یک صدای منسجم، مسئول و امیدبخش در قبال پروژههای راکدی مانند اهرم-برازجان هستند، نه هیاهوی دهها صدای پراکنده و متعارض که هر کدام بر طبل جنگ شخصی میکوبند. در این میان، جناب آقای غلامحسین زارعی به عنوان نماینده مردم شریف دشتی و تنگستان، که فردی باسواد، خوشبیان و دارای پتانسیل بالا شناخته میشود، با این حال، به نظر میرسد ضعف اصلی و مانع تبدیل این پتانسیل به عملکرد ملموس، فقدان یک تیم مشاورهای کاردان، بهویژه در حوزه حیاتی رسانه و ارتباطات است که نتوانستهاند ظرفیتهای او را در مسیری سازنده و بیحاشیه هدایت کنند.
زمان آن فرا رسیده که انرژی به جای تلف شدن در جنگهای بیحاصل مجازی، با مدیریتی قاطع و خردمندانه، نخست بر شفافسازی مشکلات پروژه اهرم – برازجان و سپس بر پیگیری متمرکز و بیحاشیه برای رفع موانع آن در مسیرهای قانونی و ملی متمرکز شود. این انتخاب، فصل جداکننده ادامه حاشیهسازیهای فرساینده از آغاز مسیر واقعی پیشرفت برای حوزه دشتی و تنگستان خواهد بود.
- نویسنده : هوشنگ حیدری


























Thursday, 4 December , 2025